در میان نمازخوانها هم آدم دموکرات پیدا میشود-قسمت اول
«مسلمانان معنای آزادی را نمیفهمند. آنها فقط یک چیز را خوب میفهمند و آن خشونت است» شاتوبریان 1810
«مذهب بر همهی وجوه زندگی مسلمانان غالب شده و به همین دلیل آنها از احساس و نظم بینصیب ماندهاند» دونکان مکدونالد
1918
«نمونهی تکوین شخصیت اروپایییان در جوامع مسلمان دیده نمیشود. در آنجا دختران و پسران قدرتشان را برای استدلال و تعمق بهکار نمیگیرند بلکه از آن تنها برای خشونتی کسلکننده بهره میبرند» نکلا کلک 2006
این مواد خام در زمانهای مختلفی تولید شدهاند اما هدف همهی آنها یکی بوده:هر کس الله را قبول داشته باشد، یک چیزی کم دارد! ادوارد دبلیو سعید، نویسنده و ادیب آمریکایی عرب تبار در سال 1970 گفته بود:«اروپاییها همیشه به صورت کلیشهای در مورد مسلمانان نظر میدهند. مواضع اروپاییها در چنین حالتی علاوه بر اینکه پیشروندهست، خستهکننده هم هست. مسلمانان یا همان شرقیها، عقب افتاده و غیرمنطقی هستند. تنها توانایی آنها زادوولد آنهم به میزان وحشتناک است.
اینگونه تفکرات تا به امروز بر اروپا سایه انداخته بود و مانع از بحث در بارهی مهاجرت میشد. برای مثال نیمی از آلمانیها به این نتیجه رسیدهاند که بسیاری از کسانی که به مسجد می روند نمیتوانند یک شهروند آلمانی متعهد باشند چرا که آنها آدمهای انعطافپذیری نیستند. مسلمانی که معتقد باشد اسلام با موکراسی تناسب دارد متهم میشود به زبانبازی و یا فریبدادن غربیها. ویا وقتی که نوجوان 16 سالهای در برلین برای احقاق حقش تلاش میکند تا به هنگام نمازخواندن در مدرسه کسی اذیتش نکند، یادداشت نویسها قلم بهدست میگیرند که هان وهان مملکت به خطر افتاده. کسانی هم که روسری به سر میکنند در امان نیستند. بسیاری معتقدند که روسری به سرها انسانهای بیارادهای هستند که بوسیلهی کنترل از راه دور و از عربستان هدایت میشوند.
سیران آتش، حقوقدان اهل برلین تعریف می کند که از یکشنبهی گذشته میدانسته که سبزها رای نخواهند آورد چرا که با بسیاری از روسری به سرها ملاقات داشتهاند. از نظر وی هم، روسری نشانهی تحت ستم بودن است.کسانی که چنین چیزی را تحمل کنند، خودشان را در مشت دیگران قرار دادهاند. اینکه زنان را به تصمیمگیری شخصی در بارهی حجاب تشویق کنی به هیچوجه کار سادهای نیست. برای تحول در دیدگاه آدمهای واپسگرایی که بازماندهی استعمار هستند، میبایست آدمهای متجدد تربیت کرد.